و من لحظه به لحظه ی زندگیم را به امید آرمیدن در آغوش تو سپری میکنم
دستهای من غرق التماسند برای در آغوش گرفتن تو ...
منی که خسته از دست خنجر روزگارم
برای رسیدن به آرامش در کنار تو لحظه شماری میکنم....
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
سلام من میلادهستم 22ساله رشته ام برق خودروعشقم حسابداری.مهم نیس کی هستم وکجاهستم مهم اینه که عاشق عشقم هستم عاشق واقعی زهرا.زهراجانم کسایی که درک میکنن ومیدونن عشق واقعی چیه میفهمن من چی میگم.... همین وبس این وبلاگ روهم فقط به عشق خودش ساختم خودم هیچ وبلاگی ندارم هرچی دارم واسه اونه اووووووون